سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت علی علیه‌السلام

شاعر : علی اکبر لطیفیان
نوع شعر : مدح
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : 0

غیرازین در،خواهش احسان نمی‌آید به کار         التماس از دست این‌وآن نمی‌آید به کار

اهل تعارف نیستم جان قابل تعارف نبود         محضرمعشوق حتی جان نمی‌آید به کار


یا که کشکول گدایی یا وبال گردن است         گر نباشد دست بردامان نمی‌آید به کار

بی‌سروسامان شدن سیر وسلوک عاشق است         طالب دل را سر وسامان نمی‌آید به کار

خلوت یک کنج یوسف راعزیزمصرکرد         بی‌گناهان را چرا زندان نمی‌آید به کار

کار؛کارپنجه مشـگـل‌گـشای مرتضاست         این گره طوری ست که دندان نمی‌آید به کار

کوفه هم ویرانه بود اول؛علی ‌آباد کرد         چه کسی گفته دل ویران نمی‌آید به کار

********************

در میان بی‌قراری‌ها قرار آمد به دست         روزى راز و نیاز ازحال زار آمد به دست

روزهجران می‌کشیم و شب تقاضا میشویم         ازخروش عاشقان لیل و نهارآمد به دست

نـیـسـتـم گرچه کـلـیـم‌الله اما در نـجـف         فرصت گفتاربا پروردگار آمد به دست

هرچه را بخشید می‌ریزم به‌پای فاطمه         خرج یارش میکنم هرچه زیارآمد به دست

خار را با مهر تو چیدیم گل برداشت شد         گل بدون مهرتوچیدیم خار آمد به دست

********************

گاه شد مظهر خدا وگاه شد مظهر علی         من علی را در خدا دیدم خدا را در علی

روزاول ازخودش یک نورواحد خلق کرد         نیم آن شد مصطفی و نیمۀ دیگر علی

این سر قرآن علی وآن سر قرآن علی         حق کتابی را فرستاده ست سرتاسرعلی

می‌نویسم ازازل ظاهرعلی باطن علی         می‌نویسم تا ابـد اول عـلـی آخـر علی

ظاهرش این بود در معراج، الله ورسول         بـود امـا بـاطـنـاً، الله، پـیـغـمبر، علی

یا ابـا آدم! ابا شـبـّر! ابا زینب! عـلی!         همسر زهرا على، داماد پیغمبر عـلی

شهریار و شهسوار و بنده پـروردگـار        حضرت دُل دُل­ سوار وخواجه قنبرعلی

انبیا دست تـوسـل بر عـبـایش داشـتـند        انـبـیـا هـرچـنـد بـالایـنـد بالاتــر عـلی

********************
گر زبانزد هست گــرمای بیابان نجف         می‌دمد خورشید ازچاک گریبان نجف

سفره مولاست گرپهن است هرجاسفره‌ای         عرش هم باشیم اگرهستیم مهمان نجف

آرزوی دیــدن جـنـت نکردم هیچ‌وقت         من خوشم با دیدن ریگ بیـابـان نجف

نیست مدیون کسی الا عـلـی و فاطمه         هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف

به قـنــوت ما نمی‌آید عـقـیـق هیـچ­ جا         می‌خرم انگشتر از ملک سلیمان نجف

ما سر وجانی بدهکار بتول و حیدریم         سربه قربان مدینه جان به قربان نجف

رزق آب‌ونان ما دست حسین است وعلی         سال‌ها خوردیم آب کـربـلا نــان نجف

نیـمـه مــاه رجـب از راه دارد می‌رسد        کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل ایرادات محتوایی و مغایرت با توصیه های علما و مراجع و اغراق آمیز بودن مطالب حذف شد. فراموش نکنیم که حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: لَا تَتَجَاوَزُوا بِنَا الْعُبُودِيَّةَ ثُمَّ قُولُوا فِينَا مَا شِئْتُمْ وَ لَنْ تَبْلُغُوا وَ إِيَّاكُمْ وَ الْغُلُوَّ كَغُلُوِّ النَّصَارَى فَإِنِّي بَرِي‏ءٌ مِنَ الْغَالِينَ. ما را از مرز عبودیت خارج نکنید و به سرحدّ ربوبیت نرسانید، آن گاه هرچه می ‏خواهید در فضیلت ما بگویید، لیکن بدانید که حق ثناگویی ما را ادا نخواهید کرد. از غلوّ کردن درباره ما بپرهیزید و همانند نصاری که درباره عیسی علیه‌السلام غلو کردند نباشید، که من از غلوّ کنندگان بیزارم. الاحتجاج ج ۲ ص ۴۳۸، بحارالانوار ج ۲۵ ص ۲۷۴، اثبات الهداه ج ۵ ص ۳۹۱



لطف کن قلاده‌ام را گوشـه صحنت ببند         درنجف غیر از سگ دربان نمی‌آید به کار



گفت خالق بعدازاین توخلق کن گفتی به چشم          چشم‌ باز وبسته کردی روزگار آمد به دست



ابرویت مثل کمان خم شد ولی شمشیرشد          بعدازآن لاسیف الا ذوالفقارآمد به دست



کعبه شد شأن نزولت پس تو رب الکعبه­ ای          این‌چنین شد که طواف هفت بارآمد به دست



اوخودش جای خودش نامش چنان مشکل‌گشاست            که شفاعت می‌کند فردای محشر هرعلی



دورتا دو حرم زوزه کشیدن کارماست         می‌شود نوح نبی وقـتی نگهـبان نجف